سخته حرفم ولی باید رفت،دیگه،تمومه، دیگه بریدم …
دیگه،خستم از این که هرچی،هی اومدمو،نرسیدم…
سخته حرفم ،ولی باید بدونی خستم…
ولی باید بدونی که میرم…
با یه یادگاری رو دستم…
با یه یادگاری رو دستم…
سخته رفتن ،بس که سردم،من حرفه دلای شکستم…
من با هر،خاطره با غم،میرم با اینکه وابستم…
سخته رفتن،تلخ حرفم ،ببین من درارو بستم…
من از غروب جُمعم ،حتی از سکوت صبحم …
دیگه،خستم از این که هرچی،هی اومدمو،نرسیدم…
سخته حرفم ،ولی باید بدونی خستم…
ولی باید بدونی که میرم…
با یه یادگاری رو دستم…
با یه یادگاری رو دستم…
سخته رفتن ،بس که سردم،من حرفه دلای شکستم…
من با هر،خاطره با غم،میرم با اینکه وابستم…
سخته رفتن،تلخ حرفم ،ببین من درارو بستم…
من از غروب جُمعم ،حتی از سکوت صبحم …
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !