loading...
تفریحی ترو | آموزش | تفریحی | عکس | آهنگ پیشواز | اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
محمد جواد پاپی بازدید : 453 یکشنبه 06 اسفند 1391 نظرات (0)

صبح روز شمبست! زنگ دین و زندگی داشت تموم میشد... یه دفه مسئول برنامه ریزی اومد توی کلاس! گفت آدمایی رو که میگم بیان بیرون.... اسم خیلی ها رو صدا زد... منم توشون بودم...

گفتن برین بالا (سالن امتحانات) بشینی تو صندلی های خودتون... همه نگران و مضطرب داشتیم میرفتیم بالا که ناظممون رو دیدیم! پرسیدیم چی شده؟ گفت یه تیکه کاغذه که باید توش تعهد بدین که دیگه تقلب نکنین! ینی درست ریدیم به شلوارمون 

رفتیم بالا نشستیم و همگی نگران بودیم....تعهد نامه ها رو آوردن... خواستیم امضا کنیم که دیدیم فرم بسیجه :| 

هیچی دیگه هنو تو شوکه اون قضیم :|

فعلا



برگرفته شده از وبلاگ بهراد ایکس | behradx.blogfa.com

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    سرعت بارگذاری سایت چگونه است؟!
    آیا در اینترنت به دنبال مطالب درسی هستید؟!
    آمار سایت
  • کل مطالب : 435
  • کل نظرات : 223
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 1478
  • آی پی امروز : 85
  • آی پی دیروز : 166
  • بازدید امروز : 186
  • باردید دیروز : 1,445
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4,726
  • بازدید ماه : 14,819
  • بازدید سال : 89,809
  • بازدید کلی : 1,210,458